وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت دوم
 
 
 

وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت دوم
ارسال شده در پنج شنبه 18 مهر 1398برچسب:, - 9:35

وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت دوم

این مقاله در ادامه مطلب وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت اول نگارش شده است:

 

زبان بدن،کتاب زبان بدن،زبان بدن تخصصیوکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت دوم

جالب اینکه ریاست دادگاه نیز موارد اعلام شده را ـ که کتبی و طی لایحه هم بوده ـ رد کرده و مخالفت خود را با این دیدگاه و این روش کار اعلام نموده است . که البته از قاضی فهیم و متقی و دانشمند جز این انتظاری نیست .  همکار و راوی ماجرا ، نام وکیلی را که چنین برخوردی داشته ، فاش نکرده است . ( و حق همکاری نیز جز این نیست ـ حتی در مورد همکاری که خود حقوق و حدود صنفی را رعایت نمی کند و چه بسا دردرون خویش احساس وابستگی به صنف را نداشته باشد ) اما ما ذکراین مختصر را لازم دانستیم تا اگر ، خدای ناکرده ، کسان دیگری هم با این ذهنیت و دیدگاه در بین ما هستند ، به خود آیند و بدانند که جامعه وکالت ، همچون دریا است و ناخالصی ها را از خود به دور می افکند .  سخن آخر این که هیچ فرد یا جامعه یا ملتی با خوار و ذلیل کردن خود و سر در گریبان فرو بردن و خضوع و خشوع بی جا کردن ، به عزت و بزرگی نرسیده است و هرگز هم نخواهد رسید.  بله ، وظیفه وکیل این است که احترام دادگاه را ـ حتی به گونه ای اغراق آمیز ـ حفظ کند اما این حالتی دو جانبه است : مضافا اینکه تکریم و بزرگ داشتن محکمه با ترذیل و تحقیر خود ( و بدتر از آن ـ حرفه وصنف خود ) ملازمه ندارد . در خانه اگر کس است یک حرف بس است . 


  * حفظ حرمت حق دفاع  پنج ـ قبول داریم که همه مردم در دادگاهها حق دفاع دارند وپذیرفته ایم که این حق عام و مطلق است . ( فراموش نکنیم که اصل۳۵ قانون اساسی، برخلاف برخی اصول دیگر ـ که در آنها عدول از موارد مندرج در اصل »به حکم قانون یا به موجب قانون  و بالاخره بر این اعتقادیم که تکلیف و وظیفه وکیل دادگستری دفاع از موکلین است بدون توجه به موضع طبقاتی ، نژاد ، مسلک ، دین ، مذهب ، سابقه ، تحصیلات و سایر مشخصات آنها .  آری ، ممکن است وکیلی با توجه به سن و سابقه و وضعیت عصبی وتوش و توان و وقت و تخصص خود برخی دعاوی را نپذیرد ، لکن این مسئله به عنوان یک اصل و قاعده قابل طرح نیست .  به این ترتیب چه توجیهی وجود دارد برای عمل همکار محترمی که وقتی موضع دفاعی موکل خود را ضعیف و مبانی استدلاتش را سست میبیند خطاب به وکیل طرف ، با تعریض و یا حتی تعرض میگوید :  آیا میدانید موکل شما کیست ؟ آیا از سوابق موکل خود اطلاع دارید ؟ چرا دعوای یک طاغوتی را پذیرفته اید ؟ چرا وکیل یک . . . شده اید ؟ ( منتسب کردن طرف دعوی به یک فرقه مذهبی یا گروه سیاسی و امثالهم ) . ؟  ارگان های انتظامی و اطلاعاتی و قضائی ایران به کار خود تسلط کامل دارند و وظایفشان را آنچنانکه باید انجام می دهند . بنابراین کسی که در ایران زندگی و کار میکند ، حتی اگر تحت تعقیب و یا بموجب قرار قانونی آزاد باشد ، از جهات دیگر مصون از تعرض است از طرفی در شان وکیل نیست که به تفتیش عقاید و افشاء سوابق مردم ـ آنهم درمقام مقدس دفاع ـ بپردازد .  فراموش نکنیم که حتی متهمین به اقدام علیه حکومت جمهوری اسلامی ایران و جاسوسان و محاربین و بغاه ـ بموجب قوانین همین جمهوری ـ حق دفاع دارند . بنابراین اگر ما با طرح اتهامات یا صفات موکل متعرض وکیل شویم بدون تردید دست به کاری زده ایم که از نظراخلاقی مذموم و ناپسند و از جهت انتظامی قابل تعقیب و مجازات است .   

۶۶۹۱۹۷-۴۳۴۶۳۹


* دفاع از صنف  شش ـ صاحبان مشاغل و حرف گوناگون را اتحادیه صنفی ایشان به هم می پیوندد . این پیوند صرفا نوعی وابستگی اعتباری است . زیرااین افراد ، جز در موارد استثنائی و نادر ، مثلا در زمان انتخابات صنفی یا تشییع جنازه و ختم آحاد صنف ، با یکدیگر تماس وبرخوردی ندارند . همه آنها با مشتریان و ارباب رجوع در تماس هستند ، بدون اینکه این امر مستلزم روبرو شدن ایشان با یکدیگرباشد . نتیجه این است که وابستگان گروههای صنفی ای که حرفهایشان جنبه فرهنگی و اجتماعی ندارد از اوضاع و احوال وویژگیهای اخلاقی و خصوصیات خانوادگی و رفتاری یکدیگرآگاهی اندکی دارند و لاجرم عملا این فرصت و موقعیت را که درمجامع و محافل صنفی ( یا حتی خانوادگی ) به بحث و فحص دراطراف وضعیت همکارانشان بپردازند ، کمتر بدست می آورند .  این امر حتی در مورد برخی حرف دارای جنبه های فرهنگی واجتماعی ـ نظیر قضاوت و پزشکی ـ کم و بیش صادق است . یعنی شاغلان این مشاغل ، ارتباطات اجتماعی وسیع ندارند و لاجرم شناختشان نسبت به همکاران در حد چند یا چندین نفر است ( نه بیشتر ) .  در عالم وکالت چنین نیست . وکیل دادگستری از یک سو مرجوع الیه موکل خویش است و از دیگر سو با طرف دعوی و احیانا وکیل او ( اگر وکیل داشته باشد ) و قضات محاکم و کارمندان دفتری تماس دارد .  همچنین وکیل در بسیاری موارد طرف مشاوره کسانی قرار می گیردو متعاقبا تماس و مذاکره با دیگر کسان را ـ که موضوع مشاوره به آنها مربوط میشود ـ لازم و ضروری می یابد و سپس مشخص می شود که افراد اخیر هم وکیل یا وکلائی دارند که لاجرم در ماجرا دخالت خواهند کرد و ناچار گفتگو با ایشان امری ناگزیر خواهد بود . پس اقتضای شغل وکالت این است که وکلا خواه ناخواه با یکدیگر تماس داشته باشند و در عین حال از طریق موکلین و طرفهای مشاوره ودادگاهها و دفاتر محاکم از افعال و اقوال و منش و ویژگیهای یکدیگرآگاه شوند .  از این رو است که وکلای حرفهای ـ یعنی گروهی از وکلا که عملا بهکار وکالت اشتغال دارند و البته تعدادشان به نسبت کسانی که فقط پروانه وکالت دارند و از عنوان وکیل استفاده می کنند چندان زیاد نیست .

معمولا از ویژگیهای یکدیگر اطلاعات زیادی دارند و به عبارت دیگریکدیگر را خوب می شناسند . آنچه محل بحث است نحوه و زمان ومکان طرح و افشای این اطلاعات است زیرا گفته اند که «احترام امامزاده با متولی است» . هر یک از ما به سهم خود متولی »پدیدهوکالت« و »نهاد وکالت دادگستری« هستیم . بنابراین :  اولا ـ آنجا که پای قداست و حرمت حرفه در میان است و لزوم طرد افراد ناپاک و فاسد از جامعه وکالت ایجاب می کند ، یعنی وقتی مساله نحوه عمل منفی و ناسالم وکیل در امورحرفه ای و تخصصی مطرح است ، بدیهی است که افشای خصوصیات منفی و ضعف های اخلاقی همکاران تا جایی که به امور وکالتی و حرفه ای مربوط میشود ، البته بصورت اعلام تخلف ، یا حتی اعلام جرم ـ علنی و آشکار ( و نه بهشکل »چغلی یا نامه نگاری بدون امضا به مراجع واشخاصی که ـ لااقل در اولویت اول ـ مرجع دریافت اینگونه اعلامات نیستند ) ـ پسندیده و مستحسن ، بلکه بایسته و واجب است .  ثانیا ـ وقتی که ویژگیهای منفی اخلاقی و نقاط ضعف همکاران درمسائل مربوط به زندگی خصوصی ایشان مطرح است ، پرده پوشی و رازداری و احتراز از تجسس و اجتناب ازاشاعه ناروائیها واجب است .  آیا واقعا اینکه فلان همکار به مصرف فلان ماده یا مایع علاقهمند است یا همسران متعدد دارد یا به فلان روشفکری یاگروه سیاسی علاقهمند یا وابسته است یا ثروت بسیار اندوخته یا با فلان فرد یا افراد حشر و نشر دارد و . . . به ما مربوط است ؟  تردیدی نیست که انسان عاقل از کلیه اطلاعات خود برای تنظیم روابطش با عالم خارج استفاده می کند ، لکن مطرح کردن و علنی ساختن این اطلاعات ( آنجا که جنبه منفی دارد ) از فرهیختگان و فرزانگان پذیرفته نیست . علی الخصوص وقتی که موضوع این اطلاعات افراد خودی وهمکاران باشند .  ثالثا ـ فراموش نکنیم که صنف ما ـ به این علت که بسیاری شغل وکالت را موقعیت اجتماعی ممتازی می پندارند ، که در عین حال زاینده درآمد و ثروت سهل الوصول و بی دردسر است    ( و چه پندار باطلی ، زیرا مورد اول در کشور ما اگر بالقوه مصداق داشته باشد ، بالفعل منتفی است و مورد دوم هم دراذهان عوام ـ و متاسفانه بعضی از خواص ـ مصداق دارد نه در عالم واقع ) محسود و مالا آسیب پذیر است بنابراین بازگو کردن ضعفها و کاستی های همکاران نزد اغیار باعث ایجاد ذهنیت منفی نسبت به کل آحاد صنف در اجتماع می شود که این به نفع هیچ کس نیست .  حق این است که بگوییم تعداد افراد منحرف و فاسد در میان وکلا ، با توجه به شمار ایشان ، بطور نسبی از منحرفین سایر صنوف و گروه ها ( حتی صنوفی که تقوی و سلامت نفس اقتضای ذات و شرط لازم برای انتساب به آنها است ) بسیار کمتر است .  از این رو برما است که نه تنها با منتقدین و عیب جویان ـ اغلب بی انصاف ـ همکاران مان هم آوا نشویم ، بلکه در برابر این خرده گیران به دفاع  و حتی حمله متقابل بپردازیم و به اغیار مجال یاوه گوئی ندهیم .  وکلا خانوادهای هستند که ـ اگر هم اختلافی با هم دارند ـ به خودشان مربوط است و باید در داخل خانواده حل شود . دیگران را باایشان کاری و به این حریم راهی نباید باشد .  

زبان بدن وکیل،وکالت،کتاب زبان بدنوکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت دوم


 * ۲ – جنگ اول به از صلح آخر ( ضرب المثل فارسی )  ماده ۴۵ قانون وکالت مقرر میدارد :  وکلا باید اثر قانونی عدم پیشرفت دعوی موکل را در اموری که نسبت به آن قبول وکالت می نمایند اعم از امور حقوقی و جزائی مخصوصا در اقامه دعوی جزائی و دعاوی جعل و اعسار قبل از تنظیم قرارداد حق الوکاله به موکل خاطرنشان نمایند .  مراتب تفهیم مطالب موضوع این ماده به موکل ، ذیل وکالت نامه های فرم کانون وکلا تصریح گشته و اقدام موکل به امضا وکالت نامه ظهور درآن دارد که این موارد دقیقا به وی تفهیم شده است .  علیرغم این موضوع بسیار شنیده می شود که موکلین ادعا می کنند وکلای ایشان دعوایی غیر از آنچه ایشان خواسته اند طرح و یا حقایق موضوع را به نحوی جز آنکه ایشان گفته اند ، بیان کرده اند . همچنین گاه شنیده می شود افرادی مدعی هستند وکیل شان اثر عدم پیشرفت کار را به ایشان دقیقا تفهیم نکرده و یا روشن ننموده دعوی چقدر طول خواهدکشید . حالت بدتر آن است که موکل مدعی شود وکیل به او وعده موفقیت حتمی در دعوی حقوقی یا برائت صد در صد در محاکمه کیفری را داده است .  دفاع در مقابل این ادعاها با استناد به عبارات مندرج در ذیل وکالت نامه ها ، اصولا ، میسور است . لکن در بسیاری از موارد با این عذریا توجیه موکل که : »بیسواد هستم ، »فارسی نمی دانم ، »من که وارد به این امور نیستم ، »وکالتنامه را دادند من هم نخوانده امضا کردم ، مواجه می شویم .  قضیه وقتی حادتر میشود که موکل مثلا ادعای جعل با تعیین جاعل یا طرح شکایت کلاهبرداری علیه طرف یا نسبت دادن سایر جرائم مهم را به طرف مقابل ، کلا و صرفا ناشی از ابتکار و تصمیم وکیل خود اعلام می کند و یا حتی تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند از جعلی بودن مستند دعوی خود بی خبر است و سند مذکور را وکیل تهیه و جعل کرده، وجود مواردی از اینگونه ایجاب می کند که کانون وکلا ضمن تجهیز و تقویت دادسرا و دادگاه انتظامی خود به منظور برخورد با وکلای متخلف و حمایت از مردم در قبال ایشان ، تدابیری هم جهت حمایت از وکلا در مقابل حملات بی مورد و بعضا ناجوانمردانه ای که به ایشان می شود بیندیشد. 

به عنوان قدم اول در این راه ، چند سال پیش »فرم تحقیق از موکل  شاید در خصوص این فرم دو نکته قابل ذکر باشد : 

۱ ـ ممکن است برخی از همکاران ( و به ویژه همکاران جوان ما ) بگویند با تاکید بر عدم امکان تضمین نتیجه و مدت دادرسی ، موکلین ازتفویض وکالت منصرف خواهند شد . خواهیم گفت : همانطور که وکیل فقط دعوایی را باید بپذیرد که احتمال پیشرفت آن بیش از پنجاه درصد باشد و بنابراین پذیرش دعوایی با احتمال پیشرفتی کمتر از این اصولا درست نیست و در دراز مدت به شهرت حرفه ای وکیل لطمه خواهد زد ، پذیرش دعاوی با تضمین نتیجه نیز ـ صرفنظر از اینکه از جهت اخلاقی مذموم و از نظر قانونی و انتظامی موجب مسئولیت است ، و موجب چنان فشار عصبی و اضطرابی می شود که معادل مالی ندارد ـ اصولا درشان و درخور وکیل دادگستری نیست و اقدامی است شایسته کارچاق کن ها و کلاهبرداران . 

۲ ـ ممکن است دورنگری و وسواسی که در تهیه این فرم اعمال شده ، به نظر بعضی از همکاران غیر عادی جلوه کند . لذا متذکر میشویم که هر یک از این دقتها و دوراندیشی ها ناشی از یک مصداق و موردعملی است که در دادسرای انتظامی یا دادسرای عمومی و یا محافل تخصصی و حرفه ای سابقه دارد و یا مطرح شده است . 
  * فرم تحقیق از موکل  به تاریخ . . . . . . . . . . . آقای/خانم . . . . . . . . . . . . فرزند . . . . . . . . . . به شناسنامه . . . . . . . . . . بی/باسواد ( که میزان تحصیلات ایشان . . . . . . . . . . است ) مجرد متاهل . . . . . اهل . . . . . . . . ساکن به نشانی . . . . . . . . . تلفن . . . . . فاکس . . . . . . . . تلکس . . . . . . . در دفتر وکالت حضور دارند . پس از احراز هویت بر مبنای شناسنامه شماره فوق ( که فتوکپی آن ممضی به امضاء صاحب شناسنامه اخذ شد ) به شرح ذیل اقدام به تحقیق می شود . امضاء موکل 

س ـ لطفا علت مراجعه خود را به دفتر وکالت بیان بفرمائید ؟  ج ـ در این قسمت شرح دعوی یا شکایت موکل به تفصیل با ذکرجزئیات نوشته میشود .  امضاء موکل  س ـ مدارک و مستندات خود را با تصریح به اینکه اصالت اسناد راتصدیق می کنید احصاء و بیان بفرمائید .  ج ـ در این قسمت فهرست اسناد و ادله موکل تفصیلا نوشته میشود . چنانچه به شهادت شهودی استناد می شود مشخصات و نشانی شهود نیزقید گردد . امضاء موکل  س ـ لزوما به شما تذکر داده می شود که :

اولا ـ طول مدت دعوی ونتیجه رسیدگی به هیچ وجه قابل پیش بینی و تضمین نیست و اینجانب صرفا با پذیرش دعوی شما در حد توان علمی و فنی خود سعی درپیشبرد کارتان خواهم کرد اما نتیجه نهائی را مرجع قضائی تعیین می کند .

ثانیا ـ پرداخت حق الوکاله هیچ ارتباطی به نتیجه کار یا طول مدت رسیدگی ندارد . چه می فرمائید ؟  ج ـ متوجه شدم ، قبول دارم . امضاء موکل  س ـ در صورت تغییر نشانی باید نشانی جدید خود را کتبا به اینجانب اعلام بفرمائید . لازم است به محض اعلام اینجانب اصول اسنادخود را ـ که فتوکپی آنها را مصدق و دریافت و اصل را به شما مستردکرده ام ـ به اینجانب تحویل دهید . همچنین لازم است به محض اعلام اینجانب نسبت به پرداخت هزینه های قانونی کار خود اقدام نمائید . ضمنا لازم است هر نوع تماس و مذاکره طرف دعوی را با خود فورا به اینجانب اطلاع دهید ……

برخی با خواندن یک کتاب یا یک مقاله به دنبال یک شبه دکتر کاتوزیان و یا بهمن کشاورز و یا … شدن هستند اگر بدنبال چنین چیزی هستید باید عرض کنم استادگرانمایه این کار امرری محال است و فقط باید دنبال وحدت رویه و مسلط شدن به ان و آنهم در طول مدت زمان باشید و لاغیر.برخی از بزرگان حقوق در کشور هستند که در اوج بی نام و نشانی و متاسفانه در وضعیت نامطلوب مالی حتی از دنیا می روند در حالیکه برخی با بضاعت ناچیز علمی و در سایه مشاور حرفه ای می توانند با طی وحدت رویه ذهنیت سازی و بحرانسازی و موکل شناسی و مخصوصا راه و رسم اشتی با مطبوعات و همچنین انواع رسانه های تصویری پیدا و پنهان به اوج می رسند اگر علاقمند به افزایش دانش و مهارت خود در این خصوص هستید لطفا با خانم فراهانی با شماره ۰۹۱۲۰۲۰۴۱۱۲ تماس فرمایید

مازیارمیر

قسمت های دیگر این مقاله را میتوانید از اینجا دنبال کنید:

وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت اول

وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت سوم

وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت چهارم

 توصیه می شود نگاهی داشته باشید به مطالب زیر:

یک خانم وکیل حرفه ای چه ظاهری دارد ؟

فن دفاع حرفه ای برای وکلای دادگستری و مشاورین حقوقی

وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای

پنجمین سمینار فنون دفاع حرفه ای برای وکلا

فن دفاع حرفه ای برای وکلای دادگستری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده مدیر